تو نقشه جغرافیات دعوت به راهی شدنه....
دنیات پراز ایستگاهه و مسافرای رفتنه...
من ره سپار موندنم چراغم اینجا روشنه...
همه جهان همین جاهاست...جای من اینجا بهتره...
توبرو نمون ....برو به سمت رفتنت...به جانب تازه شدن....
برو به نوشکفتنت....
من به اقاقی متصل....تو دلسپارشاهپره...
من پا گرفته سایمو...تو رو نسیم میبره....
مسافره مقصد نو....جادتو ور دارو برو
هرکی به سمت خودشو نه دیگه من نه دیگه تو....
اگر چه از ترانه و رنگین کمون ساختم تورو....
اگر چه از شبنمو گل....از عشق پرداختم تورو...برو که عادت
میکنم به شاعره رها شده...به سایه و به ابر و مه... با منه بی فردا شده....
با من خودی تر از نفس شدیو نشناختم تورو....
ساختم تورو...نشناختمت....نشناختمو باختمت....
نه من تو میشم نه تو من میشی برو به سر زدن.....
منو رها کن به منو البومه خاطرات من.....
مسافره مقصد نو
جادتو وردارو برو....
نه دیگه من....
نه دیگه تو...!
|